دو ماه بعد از آغاز اعتراضهای سراسری، با اعلام دو تن از مسئولان خانه سینما، مشخص شد که سطح برخورد امنیتی با هنرمندان به دلیل حمایت از این اعتراضها گستردهتر از گمانهزنیها بوده است و حدود ۱۰۰ نفر از هنرمندان در حوزههای سینما، موسیقی و تئاتر ممنوعالخروج یا بازداشت شدهاند. تعداد کسانی که به همین دلیل ممنوعالکار شدهاند، از این هم بیشتر است.
خانه سینما از حدود دو ماه پیش، در پی بازداشت برخی سینماگران جوان و سپس ممنوعالخروج کردن چهرههای سرشناس، کمیته حمایت حقوقی و قضایی از سینماگران را راهاندازی کرد. نتیجه پیگیریهای این کمیته ۲۳ آبان در روزنامه شرق منتشر شد که حاکی از فشار شدید به هنرمندان معترض بود.
همایون اسعدیان، علیرضا حسینی، مهدی کوهیان، علی مردانه و نغمه دانش آشتیانی اعضای این کمیتهاند که در همکاری با خانه موسیقی و خانه تئاتر به فهرستی ۱۰۰نفره از هنرمندانی رسیدهاند که بازداشت شده و در زنداناند یا اجازه خروج از ایران ندارند. روزنامه شرق نوشت که «اکثر بازیگران مشهور و کارگردانها» ممنوعالخروج شدهاند.
در این گزارش، برای اولین بار به شکل رسمی به نقل از مهدی کوهیان آمده که برای چند نفر از کسانی که روزهای اول اعتراضها یعنی اواخر شهریور و اوایل مهر بازداشت شدند، حکم زندان صادر شده است. این عضو کمیته حمایت حقوقی از سینماگران گفت: «بیشتر این حکمها برای زندان به مدت شش سال و کمتر بوده است.»
علیرضا حسینی، دیگر عضو این کمیته که در هیئت مدیره خانه سینما هم عضویت دارد، تعدادی از بازداشتشدگان را «نویسنده، دستیار فیلمبردار، سازنده فیلم کوتاه و مستندساز» خواند و یادآوری کرد آنها «اکثرا جواناند و متاسفانه دچار پرونده قضایی شدهاند».
به گفته حسینی، در این فهرست ۱۰۰نفره، نام ۲۶ تن از اعضای خانه موسیقی و خانه تئاتر هم دیده میشود. یک روز قبلتر، مقصود نعیمی، مدیرعامل خانه تئاتر، در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا، بازداشت تعدادی از هنرمندان تئاتر را تایید کرد و از برگزاری جلساتی با مسئولان خانه سینما و خانه موسیقی خبر داد و گفت که خانه سینما سه وکیل را که سابقه پیگیری این نوع پروندهها را داشتهاند، برای پیگیری وضعیت بازداشتشدگان پیشنهاد داده است.
درگیر شدن سه تشکل صنفی فراگیر سینما، تئاتر و موسیقی نشان میدهد که وضعیت حاکم بر فرهنگ و هنر ایران از وضعیت عمومی جامعه جدا نیست و هنرمندان هم به اشکال مختلف، از همراهی در رسانههای اجتماعی گرفته تا شرکت در تجمعهای اعتراضی با مردم معترض همراه شدهاند.
برخورد با هنرمندان، چهار دهه بعد از پاکسازی بزرگ
البته این برخورد گسترده قضایی و امنیتی با هنرمندان ایرانی بیسابقه نیست و به اندازه عمر جمهوری اسلامی قدمت دارد. در نخستین ماههای بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، موج تصفیه در حوزه فرهنگ و هنر- بهخصوص سینما- آغاز شد. بازیگران مشهور سینمای قبل از انقلاب با احضار، بازداشت، ضبط اموال و ممنوعیت کاری مواجه شدند و بر اساس خاطرات بازگوشده چندین بازیگر، زندان اوین به محلی برای احضار و دریافت «تعهد» برای پذیرش ممنوعیت از کار تبدیل شد. در یک مورد، روزنامهها از صدور حکم اعدام برای فرشته جنابی، بازیگر سینما، خبر دادند که البته اجرا نشد.
به این ترتیب، طی چند سال، یک نسل از بازیگران مشهور سینمای ایران به دست انقلابیون وقت با اتهامهایی نظیر «حمایت از طاغوت»، «اشاعه فحشا» و مشابه آن حذف شدند. سیدمحمد بهشتی، یکی از مسئولان سینمایی وقت، در مصاحبهای اعلام کرد که این بازیگران «توبه» کردند و مسئولان پذیرفتند که آنها بمانند و کار کنند. او در ادامه توضیح داد: «اما بعد دیدیم مگر میشود مخاطب سینما تکتک فیلمهای قبلی را از یاد ببرد؟ به همین خاطر مجبور شدیم تمام مصادیق سینمای قبل از انقلاب را پاک کنیم و در نهایت تصمیم این شد که این افراد کار نکنند.»
جمهوری اسلامی نسلی را حذف کرد که در اوج شهرت و بلوغ بود. بهخصوص ستارههای زن سینما قربانی این کینهتوزی شدند. بسیاری از آنها خانهنشین شدند یا به تبعید خودخواسته رفتند و آنقدر در تنهایی و فراموشی ماندند تا عمرشان به پایان رسید. آن عده از این هنرپیشهها هم که اجازه کار یافتند، مجبور شدند در آثار تلویزیونی و سینمایی سفارشی یا بیارزش مقابل دوربین بروند و اعتبار هنری آنان نابود شد.
در سالهای بعد هم روند حذف بازیگران سرشناس متوقف نشد. سوسن تسلیمی، مهمترین بازیگر زن سینمای ایران در دهه ۶۰، مجبور شد از ایران مهاجرت کند. از سوی دیگر، فیلمسازان معتبری مانند بهرام بیضایی و ناصر تقوایی بهسختی میتوانستند فیلم بسازند و در نهایت بیضایی از ایران رفت و تقوایی در کنج عزلت نشست.
جمهوری اسلامی چهار دهه بعد از پاکسازی گسترده سینما، حالا سینماگرانی را تحت فشار امنیتی قرار داده است که همگی بعد از انقلاب فعالیت خود را آغاز کردند. آنها قرار بود نمایندگان «هنر متعهد» موردنظر انقلابیون باشند اما مناسبات فرهنگی و اقتصادی ایران نه تنها آنها را از نظر اعتقادی و سبک زندگی در برابر شعارهای تکراری حکومت قرار داد، که در این مقطع حساس، مشخص شد همراهی آنها با تحولات سیاسی کنترلشده مدنظر حاکمیت در دو دهه اخیر- مانند تشویق مردم به شرکت در انتخابات یا حمایت از چهرههای سیاسی اصلاح طلب- هم به نقطه پایان رسیده است.
به گفته دو عضو کمیته حمایت حقوقی خانه سینما، بسیاری از سینماگرانی که در دو ماه اخیر بازداشت شدهاند، چهرههای جواناند و این به وضوح نشان میدهد ترکیب معترضان در داخل صنعت سینما تفاوتی با جامعه ندارد. در واقع، علیرغم تلاشها برای ایجاد فضای گلخانهای در حوزه فرهنگ و جدا نشان دادن هنرمندان از بدنه جامعه، تحولات اجتماعی تا عمق بدنه هنری ایران نفوذ کرده است.
جریان اعتراض، از فضای رسمی تا هنر زیرزمینی
در چنین شرایطی و در حالی که دولت سیزدهم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش میکنند وضعیت فعالیت در سینما و سایر هنرها را عادی جلوه دهند، اعلام رسمی درگیر شدن حداقل ۱۰۰ هنرمند با پروندهسازیهای قضایی و امنیتی، حباب دروغ «وضعیت عادی» را ترکانده است.
جالب اینکه طی سالهای اخیر، خانه سینما که این آمار را اعلام میکند، خود رویکردی محافظهکارانه با حکومت در پیش گرفته؛ اما دو ماه اعتراض گسترده و سراسری در خیابانها و دانشگاهها و مدارس حتی این نهاد را هم به واکنش مجبور کرده است. کار به جایی رسیده که یک عضو کمیته حمایتی خانه سینما با انتقاد از روند دادرسی دستگاه قضایی، تایید کرده است بازداشتشدگان در دادسرا به وکیل دسترسی ندارند.
مهدی کوهیان از صدور حکم برخی از این هنرمندان بازداشتشده در روزهای ابتدایی اعتراضها خبر داد. از سوی دیگر، هنرمندان معترض و مستقلی مانند نیک یوسفی، توماج صالحی و سامان یاسین که عضو رسمی اصناف هنری نیستند، در معرض شدیدترین برخوردها قرار گرفتهاند و حتی برای یاسین حکم اعدام صادر شده است.
از گوشهوکنار ایران هم اخبار دستگیری هنرمندان بومی و مستقلی که آنها هم زیر چتر حمایتی تشکلهای صنفی قرار ندارند و ممکن است هر حکم قضایی ناعادلانهای در انتظارشان باشد، در رسانههای اجتماعی منتشر میشود. به همین دلیل، میتوان حدس زد آنچه از طرف خانه سینما به عنوان آمار هنرمندان بازداشتی و ممنوعالخروج اعلام شده است، فقط نوک کوه یخ جریان اعتراضی در میان هنرمندان را نشان میدهد.
حجم زیاد ترانههای اعتراضی، ویدیوکلیپها، آثار گرافیکی و هنری که طی دو ماه گذشته، در حمایت از اعتراضها، تولید و منتشر شد، نشاندهنده قدرتنمایی نسل تازهای از هنرمندان گمنام است که همزمان با خیزش اخیر، مانند آتشفشانی از ایدههای جدید و خلاقانه فوران کرده و همه ناظران را به شگفتی وا داشتهاند.
میتوان بهصراحت گفت که موج انقلابی جامعه ایران که از روزهای پایانی شهریور تاکنون ادامه دارد، نه تنها هنرمندان شاغل در فضای رسمی را با خود همراه کرده، که به ظهور و دیده شدن نسل جدیدی از هنرمندان در فضای غیررسمی منجر شده است که در وضعیت عادی دیده نمیشدند.
این هنرمندان جوان را حالا دیگر میتوان معادل «دهه هشتادیها» در جریان سراسری اعتراضها دانست که حتی مقامهای سیاسی و امنیتی را هم غافلگیر کردهاند و نیروی پیشران اعتراضهای سراسری در خیابانها و مراکز آموزشیاند. مانند سایر معترضان، هیچ نشانهای دال بر توقف این هنرمندان جوان دیده نمیشود و فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران تحت تاثیر آنها، بهشدت منتظر روزهای آینده است.